جدول جو
جدول جو

معنی غژ کردن - جستجوی لغت در جدول جو

غژ کردن
آواز کردن گلوله و مانند آن هنگام شکافتن هوا
تصویری از غژ کردن
تصویر غژ کردن
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

پنبه دانه را از پنبه بیرون کردن و پشم را زدن و مهیا ساختن برای رشتن فلخمیدن حلاجی کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از غل کردن
تصویر غل کردن
زنجیر کردن، بند کردن زنجیر کردن، بند کردن اسیر کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از غر کردن
تصویر غر کردن
آهسته سخن گفتن از سر خشم و ناراحتی غرغر کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از غش کردن
تصویر غش کردن
بیهوش شدن از خود رفتن جمردن (گویش گیلکی)
فرهنگ لغت هوشیار
اندوه بردن غم کشیدن غصه خوردن، در اندوه دیگری متاثر شدن دلسوزی کردن شفقت داشتن، افسوس خوردن متاسف شدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از غاژ کردن
تصویر غاژ کردن
((کَ دَ))
پنبه یا پشم را برای ریسیدن آماده کردن، غاز کردن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از غل کردن
تصویر غل کردن
((غُ. کَ دَ))
به بند کشیدن، اسیر کردن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از غش کردن
تصویر غش کردن
((غَ. کَ دَ))
بیهوش شدن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از غش کردن
تصویر غش کردن
((غِ. کَ دَ))
خیانت کردن، ناراستی کردن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از غش کردن
تصویر غش کردن
خیانت کردن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از غش کردن
تصویر غش کردن
در پزشکی از حال رفتن به سبب هیجان حاد یا بیماری قلبی، بیهوش شدن، برای مثال زآن شراب ناب بی غش ده که اندر صومعه / صوفی صافی برای جرعه ای غش می کند (سلمان ساوجی - ۳۰۸)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از غش کردن
تصویر غش کردن
Swoop
دیکشنری فارسی به انگلیسی
ঝাঁপিয়ে পড়া
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از حل کردن
تصویر حل کردن
چاره اندیشی، چاره اندیشیدن
فرهنگ واژه فارسی سره